12 Mar 2014

Metallica - The God that Failed

پدر و مادر جیمز هتفیلد، از اعضای بسیار پایبند کلیسای Christian Science بودند. آنها باور داشتند که دانش مسیحی بسیار مقدسی دارند و ارتباط با سایر فرقه‌ها پایین‌تر از شان آنهاست و به همین خاطر جیمز بسیار خوددار و تاحدودی مردم‌گریز بزرگ شد و البته پر از خشم. وقتی هنوز جیمز نوجوان بود، پدرش خانواده را رها کرد و رفت. مادرش دچار سرطان شد و طبق باور کلیسایی، از درمان سر باز زد و مرد. جیمز تازه شانزده سالش بود. او تمام این خشم و ناراحتی را بعدها در شعرهایش نشان داد و یکی از نمونه‌هایش این آهنگ است. موضوع شعر، دقیقا مادر جیمز است: کسی که تمام ایمان خود را در یک خدا سرمایه‌گذاری می‌کند و در نهایت آن خدا از پس درمان کردن بیماری بر نمی‌آید. 

I see faith in your eyes
Never you hear the discouraging lies
I hear faith in your cries
Broken is the promise, betrayal
The healing hand held back by the deepened nail
Follow the god that failed

این آهنگ شاید در مقابل کارهای دیگر آلبوم گرانسنگ همنام گروه «متالیکا» مثل The Unforgiven یا Enter Sandman کمتر مشهور باشد، ولی به گوش من از قوی‌ترین کارهای آلبوم است. بسیار تیره و سنگین است. ریف منحصر به فردی دارد. شعر از ته قلب خشمگین یک نوجوان بیرون آمده است و نه خدا، که حماقت بشر را نشانه گرفته است. صدای هنوز جوان هتفیلد مثل بیشتر کارهای آن زمانش، بسیار خشمگین است و اعتراض‌گر. کرک همت یک دوجین سولو اجرا کرد تا بالاخره با کمک تهیه کننده آلبوم باب راک، از میان اجراهای متفاوت به ترکیبی رسیدند که خود کرک یکی باور دارد یکی از بهترین سولوهای تمام آلبوم است. 
کلا این آلبوم از یک هفته گذشته مهمان گوش‌هایم شده است. هنگام راه رفتن گوش کنید این اثر گرانسنگ را و قول می‌دهم ریتم راه رفتن عادی‌تان را فراموش کنید. من نه تنها فشار بیشتری به پای چپم می‌آوردم (طبل بزرگ درست زیر پای چپم بود) که گاهی دو پای چپ پشت سر هم برمی‌داشتم و به جای پای راست هم "هدبنگ" می‌زدم.


No comments:

Post a Comment