صدای گیتار مولا Dick Dale منحصر به فرد است. یک بار اگر شنیده باشید، همیشه در ذهنتان است. کسی هست که پالپ فیکشن (که به حق تمام زندگی و کارهای دیک دیل را به دو بخش قبل و بعد تقسیم کرد) را دیده باشد و آن ریتم جاودانه Misirlou را فراموش کرده باشد؟ سبک Surf را او تقریبا به تنهایی ابداع کرد و به جهان شناساند. اما در زندگی پسا-پالپی چندان موفق نبوده است و دلیل آن، مردن آن سبک است و البته پیرشدن و تقریبا بازنشستگی استاد (Misirlou در سال ۱۹۶۲ به بازار آمد و در سال ۱۹۹۴ استفاده شد). امروز که این آهنگش را گوش میدادم (منتشر شده در سال ۹۶) چیزی که من را مجذوب کرد، شعر بود. اگر من (زبانم لال و بلا از تمام آنها که موزیک بلدند دور باد که نوبت من نرسد این حرف را بزنم) قرار بود آهنگی برای این شعر در نظر بگیرم، احتمالا فقط از عناصر کلاسیک راک استفاده میکردم، با خشونت زیاد در ووکال. شاید چیزی شبیه به کارهای Foo Fighters اگر که بخواهم امروزی باشم و یا اصلا به عقبتر میرفتم و دردی را که متالیکا در One به تصویر میکشد، بازسازی میکردم. شعر کاملا آرام است و از پیرمردی صادر میشود که همه چیز را دیده، خسته شده و کارش را بیشتر با خواهش و نصیحت پیش میبرد، تا فریاد و فغان. صدای گیتار دیک دیل مثل همیشه است و ریتمش هم کم و بیش همینطور. عنصر مشکوک این کار، صدای آن صور اسرافیل است. صدای didgeridoo فضا را کلا کمی وهمآلود میکند و اینکه از این آهنگ و آلبوم سر درآورده، به علاقه دیک دیل به موزیک R&B و بینالملل در آن مقطع خاص باز میگردد. القصه، همه چیز کار به نظرم معمولی میآید، به جز شعر آن. درست نکته در اینجاست که به طرز احمقانهای از این آهنگ خوشم آمده است، در حدی که ۵بار پشت سر هم گوشش دادم.
No comments:
Post a Comment